SifTal

SifTal

در جستجوی درمانی برای اینجور زندگی کردن...

سخت می گیرم؟!

چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۰۵ ق.ظ

یه مدتیه که اینجوری شدم که نمی تونم راجع به اشخاص بد بگم و ازشون ایراد بگیرم و یا حتی تعریف بدی ازشون بشنوم و قبول کنم. چون بلافاصله یاد اشتباهات خودم می افتم و سریع سعی می کنم از اون آدمها دفاع کنم. حتی اگه اطلاع درستی از وضیعتشون نداشته باشم، می گم، خب شاید علتش فلان باشه که اینطوری رفتار کرده. خلاصه کارهای اشتباه دیگران رو توجیه می کنم... آه ... می دونید اینجوری بودن زیاد جذاب نیست برا کسایی که باهاشون صحبت می کنم، چون معمولا آدمها دوست دارن بگن و بخندن حتی اغراق کنن تو تعریف ماجرا تا جالب تر باشه. و می گن داریم شوخی می کنیم بابا! سخت نگیر!! 

خب من هم هر بار می خندم، در لحظه ی خنده اوکیه، اما ده ثانیه بعدش حس خیلی بدی پیدا می کنم، همونطور که گفتم یاد اشتباهات خودم می افتم و بعد با خودم می گم اگه اشتباه این آدم رو نادیده نگیرم، اشتباه خودم چی پس؟؟؟!!

+مثه امروز بعد از ظهر بغض می کنم...

+این نشون می ده که نمی تونم خودم رو ببخشم.

  • Sif Tal

نظرات (۴)

تا حدیش بنظرم بد نیست، آدمای دیگه رو ولشون کن 
ولی زیادیش بنظرم احساس گناه و درنتیجه مغلوب شدن رو برسونه.

پاسخ:
آره، زیادش اذیت می کنه :)
بعد از یه مدت اعصاب ادم رو بهم میریزه بد جور 
پاسخ:
درسته!
خوبه ک. آدم عادت می کنه به قضاوت نکردن دیگران
پاسخ:
اگه صادقانه بگم فکر می کنم دفاع از آدمها هم قضاوت می شه.
هنوز به این مرحله خوبی که می گید نرسیدم انگاری...
تو هم مث من خیلی سختته که خودت رو ببخشی. می فهمم خیلی بده خیلی بد.
ولی بیا سعی کنیم یاد بگیریم بخشیدن خودمون رو. اینجوری خیلی بهتره...
پاسخ:
آره بیاید یاد بگیرم :) 
کلا زندگی یعنی یادگیری و پیشرفت :دی
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">