SifTal

SifTal

در جستجوی درمانی برای اینجور زندگی کردن...

درس خوانی طولانی ما...

جمعه, ۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۴۶ ب.ظ

روزهای اول ابتدایی من و بابام:

-بابا چقدر دیگه باید برم مدرسه؟

+دوازده سال

-دوازده سال؟! بعدش چی؟

+بعدش می ری دانشگاه...

-اونجا چند ساله تموم می شه؟

+چهارسال لیسانس، دو سال فوق، یه سال دکترا...

بعدا فهمیدم سرم کلاه رفته و دکترا یه ساله نیست، تازه آخرِ تحصیل هم نیست. برام غیرقابل باور بود که درس خوندن، اینقدر مهم باشه که آدم مقدار زیادی از عمرش رو براش صرف کنه... الان، بعد گذشت این همه سال! سعی می کنم به تعداد سال فکر نکنم... فقط امیدوارم که این مسیری که توش قرار گرفتم، بهم کمک کنه چیزی رو در زندگی پیدا کنم که بهش بچسبم و دیگه به فرار فکر نکنم!!!

  • Sif Tal

نظرات (۶)

  • بای پولار
  • به قول خودت این راه پایانش بازه و برای آدمایی که خودشون رو گول می زنن و واسه فرار از زندگی چسبیدن به تحصیل هرچه جلوتر می ره عذاب آورتر می شه. امیدوارم برای تو هیچ وقت این طور نباشه.
    پاسخ:
    آره، تحصیل وسیله هستش... نه مقصد.
    من فکر میکنم یکی از بزرگترین اشتباهای مامان باباهای ما این بوده از اول تو گوش ما خوندن درس درس درس! و ما ناخودآگاه بدون ایمکه بدونیم داریم چیکار میکنیم وارد این راه شدیم که نه راه پس داره نه پیش!
    به فول شما زندگی کوتاه تر از اینه که آدم این همه درس بخونه شاید اگه درس از اول تبدیل نمیشد به یه ارزش این همه زندگیمونو پاش نمیذاشتیم
    پاسخ:
    بله کاملا موفقم! 
    این طور برداشتهای غلط، بدجور آدم رو نابود می کنه.
    الان درس برای من یک ارزش نیست(با توجه به کامنت اخر)
    اتفاق خوبیه؟

    میخوام نطر کسی که به بنظرمیاد خیلی درس خونده رو بفهمم. ممنونم. 
    پاسخ:
    فاطمه جان، نظر من اینه که وقتی ارزش اصلیت می شه خود درس خوندن و انجام کارهایی که استادها و معلمها می گن و اینها تمام ذهنت رو پر می کنن، یک سری اتفاقات بدی برات می افته، مثلا ممکنه انرژی بی دلیل بگذاری، برای اینکه کمی نمرت در یه درسی که اصلا به آیندت ربطی نداره بیشتر شه، یا موقعی که فارغ التحصیل می شی، انگار پشتت خالی شده! دیگه نمی دونی چه کار می خوای بکنی و سرگردون می شی و یک نکته ی دیگه ای حتما می دونی، موفقیت شغلی فقط به اینکه بتونی کتاب بخونی و تکلیف انجام بدی نیست، یه سری مهارتهای دیگه رو هم می خواد (که کاملا وابسته به شغل هست و به هدف آیندت بستگی داره) که اونها رو هم تمرین نمی کنی، چون به این فکر نکردی که برا چی درس می خونی...

    اما اگه دانشگاه رو یک پل ببینی و یک هدف بزرگ اونورش برات تعریف شده باشه. تجربه ی دانشگاه برات طبیعی تر می شه و بازهم به خاطر اون هدفِ اونطرفِ پل، برای درسهات تلاش می کنی و درنهایت وقتی ازش عبور کردی با انرژی به مسیرت ادامه می دی :)

    +اما این هدف بزرگ، برا خیلی از ماها، تعریف شده نبود... .
    چرا میگفتن دکترا یه سال آخه؟ :-|
    باید همراه با درس کاری بکنی که زندگی ات معنا پیدا کنه، وگرنه فقدان ادامه تحصیل یا بین هر دو مقطع دچار بی معنایی سنگینی میشی متاسفانه
    پاسخ:
    نمی دونم، شاید تا ارشد که گفت، دید خیلی ناراحت هستم، دیگه فکر کرد بقیه رو تو یه سال ببنده :))

    درسته :) با هر جور کاری هم نمی شه این خلا رو پر کرد، یافتنش سخته...
    توضیحاتت رو یادم رفته بود چک کنم. ممنونم🙏🙏
    پاسخ:
    خواهش :)
    هنوزم دیر نیست
    میشه مسیرو تغییر داد
    پاسخ:
    :)
    ممنون آره...
    فقط مسیر اصلیه پیدا بشه، بریم توش. :دی
    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">