SifTal

SifTal

در جستجوی درمانی برای اینجور زندگی کردن...

تا تو هستی زندگی باید کرد.

يكشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۳۲ ب.ظ

بهم گفتی: هر چی دوست داشتی تو وبلاگت بنویس و نگذار من که اینجا رو می خونم. باعث شم چیزهایی رو ننویسی یا معذب باشی. و من هم واقعا هر چی دوست داشتم نوشتم و کم ملاحظه ی تو را کردم. ببخشید! الانم بی ملاحظه می گم.

دوستِ من!

اگه تو بگی ادای قوی بودن رو درمی آری. می گم که احتمالا تمام آدمهای قویِ دنیا. ادا درمی آورند.

اگه تو بترسی. می گم تمام آدمهای شجاع دنیا از عمق وجودشان می ترسند.

اگه تو نخوای که ادامه بدی. می گم حق داری.

می دونم زیاد نباید برایت مهم باشد. ولی دوستی با تو بود که افسرگی ام را کمتر کرد و با وجود تو، می تونستم بیشتر زحمت بکشم و حتی از ته مونده های انرژی ام استفاده کنم. این به معنیِ دوستی نیست. ولی خب اگه بخواهم بیشتر بگم. اون روز که می خواستیم از هم جدا شیم. واقعا دلم می خواست بیشتر پیشت بمونم و وقتم رو باهات بگذرونم.   

می دانم به کسی که دوستش داری باید بگویی: می خواهم بیشتر ببینمت و می خواهم بتوانم لحظاتی از زندگی ام را با تو بگذرانم. و خودخواهانه است که بخواهی این لحظات را از کسی، با خودکشی بگیری! ولی به نظرِ من، خود خواهانه نیست که بخواهی درد تمام شود!

ببخشید من در واقعیت درونی ام. آدمِ روحیه دهنده ای نیستم. یه چیزهایی از تو فیلم ها و کتابهای روانشناسی یاد گرفته ام. که بتوانم ادای احساسی بودن را در آورم. ولی من خشنم. و این خشونت و نفرت نسبت به خودم رو هیچ کسی احتمالا درک نمی کنه. به جز کسی که به اندازه ی خودم، دیوونه باشه.  دختری مثل من که از سن نوجوونی با بریدن و آسیب رسوندن به خودش لذت می برده. چونکه از خودش متنفر بوده. احتمالا تنها چیزی که می تونست بهت بگه این بود که واقعا دلش می خواد تو خودکشی باهات سهیم باشه!

ولی واقعیتش، همین حالا هم چیزی برای از دست دادن نداریم... یعنی چیزی نداریم که واقعا مال خودمون باشه. پس احمقانه، ازت می خوام که بیا و چند دست دیگه بازی کن. نمی دونیم چی می شه. ولی می دونیم درد داره، خیلی خیلی زیاد! می دونیم هیچ چیزی قطعی نیست. ولی می دونیم همین لحظه ها فقط مفهوم دارند. پس بیا در همین لحظه ها، چند دست دیگه بازی کنیم و مثل یه بچه ی تنهای نادون و بی خبر از همه چیز، ذهنمون خالی کنیم و با شجاعتی احمقانه، جلوی قماربازِ کارکشته ی دنیا، بشینیم و با شگفتی روی کارت بعدی را بخوانیم و آل این، بریم جلو و به بعدش فکر نکنیم.

   

+تا تو هستی زندگی بازی باید کرد.

++دوستت دارم.

  • Sif Tal