SifTal

SifTal

در جستجوی درمانی برای اینجور زندگی کردن...

ترسم از "اونها" یا ترسم ز "خود"؟

سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۴۵ ق.ظ

هرچیزی که می گیم و هر اندیشه و هر تئوری آمیخته با توهم هست، حتی اونهایی که ساعت ها و روزها و ماه ها و سالها عرق پاش ریخته شده. حالا تو بگو چرا؟ آخه چرا؟ از آدمهای اطراف و قضاوتشون می ترسی؟

این مخلوطِ توهمی-سلیقه ای-واقعی ساخته شده از برداشتهایِ سطحیِ آدمهایِ اطراف، ارزش کمی داره و خیلی حیف هست که آزادانه زندگی کردن رو به خاطر توجه به این مخلوط، از دست بدیم... . اما هنوز به محض اینکه یه نفر یه انتقاد کنه، جم می شم می رم تو خودم، اعتماد به نفسم، سطحی هم تراز با خاک رو، به نمایش می گذاره. اونقدر درد می گیره، که می خوام چراغها رو خاموش کنم و همه جاهای ارتباطی رو قط کنم برم یه وری گم شم، این طوری نکن سیف!

   

+عکس از اینجا برداشته شده، متنش هم جالب بود.

  • Sif Tal

نظرات (۱)

خوب قضاوت ادمای اطراف برامون مهمه چون خودشون واسمون مهمن
البته همشون نه....
مثلا الان برای من فقط شاید یکی خیلی خیلی مهمه که چه قضاوتی بکنه
و بعد اون مثلا چند نفر هم اتاقی که دارم باهاشون زندگی میکنم...
ولی بقیه واقعا قضاوتشون اهمیتی نداره...
کلا به نظرم این پست یکم سنگینه....نیاز به توضیح و مثال بیشتر داره:)
پاسخ:
آره نیاز به توضیح و مثال بیشتر داره واقعا... چون خودم هنوز درکش نکردم درست و حسابی :))
  
درسته، یه دلیل اینکه چون اون آدمها برامون مهم هستن، حرفشون رومون تاثیر می گذاره 
و دلیل بعدی وقتی خودمون قضاوتشون رو تا خوبی درست می دونیم و از اون واقعیتی که تو قضاوت هست می ترسیم هم خیلی تاثیر می گیریم.
  
باید بیشتر فکر کنم روش. :)
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">